۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

جشن میوه ها

http://www.pixup.ir/images/e2slekenmhb48fvokgix.jpg



http://www.pixup.ir/images/v7913ubzo9vbmqucu4y.jpg



http://www.pixup.ir/images/fyk2p64mbz1kgky6z0x1.jpg

جشن میوهها

 برای دیدن عکس به این آدرس مراجعه کنید.
http://www.pixup.ir/images/oil9u7qi83io45n8nonu.jpg

۱۳۸۸ دی ۲۸, دوشنبه

بچه دار شدن آرايشگر

بچه دار شدن آرايشگر

در شهري در آمريكا، آرايشگري زندگي مي‌كرد كه سالها بچه‌دار نمي‌شد. او
نذر كرد كه اگر بچه‌دار شود، تا يك ماه سر همه مشتريان را به رايگان
اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد!

روز اول يك شيريني فروش وارد مغازه شد. پس از پايان كار، هنگامي كه قناد
خواست پول بدهد، آرايشگر ماجرا را به او گفت. فرداي آن روز وقتي آرايشگر
خواست مغازه‌اش را باز كند، يك جعبه بزرگ شيريني و يك كارت تبريك و تشكر
از طرف قناد دم در بود.

روز دوم يك گل فروش به او مراجعه كرد و هنگامي كه خواست حساب كند،
آرايشگر ماجرا را به او گفت. فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش
را باز كند، يك دسته گل بزرگ و يك كارت تبريك و تشكر از طرف گل فروش دم
در بود.

روز سوم يك مهندس ايراني به او مراجعه كرد. در پايان آرايشگر ماجرا را به
او گفت و از گرفتن پول امتناع كرد.

حدس بزنيد فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، با چه
منظره‌اي روبرو شد؟
فكركنيد. شما هم يك ايراني هستيد.
.
.
.
.
چهل تا ايراني، همه سوار بر آخرين مدل ماشين، دم در سلماني صف كشيده
بودند و غر مي‌زدند كه پس چرا اين مردك حمال الاغ مغازه‌اش را باز نميكنه

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

هفت نکته موثر در زناشویی موفق


هوا خوب بود و آنها تازه مراسم عقد کنان را از سر گذرانده بودند و چند روز تعطيلي. يکي از دوستهايشان، دعوتشان کرده بود با هم به يک سفر 2 روزه بروند. هوا خوب بود؛ اما او فکر مي کرد زندگي زياد قشنگ نيست. هر چه به پدر همسرش اصرار کرده بود، اجازه نداده بود به اين سفر بروند. گفته بود خوبيت ندارد دختر عقد کرده با همسرش برود مسافرت. دو روزي با هم دعوا کرده بودند و همه چيز را انداخته بودند گردن هم. دو روز تعطيلي را هم مانده بودند خانه يا رفته بودند توي شهر، دوري زده بودند و برگشته بودند خانه. هوا خوب بود و زندگي قشنگ، اما او اصلاً نمي توانست بفهمد چرا پدر همسرش اجازه نداده او با زنش برود مسافرت! دلواپسي هاي دوران نامزدي ازدواج، اتفاقي است که براي شکل گيري آن به صورت درست و پايين آوردن ضريب ناکامي در آن، عوامل مختلفي بايد دست به دست هم بدهند. توجه به اين عوامل شايد بسيار مهمتر از تشويق افراد به امر ازدواج است. يکي از مهمترين عواملي که در شرايط پس از ازدواج اثر مي گذارد، دوران آشنايي پيش از ازدواج است. در خانواده هاي ايراني، اين تجربه، به شکل دوران نامزدي اتفاق مي افتد. پس از برگزاري مراسم اوليه و تصميم نهايي طرفين براي ازدواج، تا زماني که شرايط واقعي و مادي طرفين براي ازدواج فراهم شود و خانواده ها نيز آمادگي لازم را براي برگزاري مراسم ازدواج و ساير مقدمات زندگي فرزندانشان پيدا کنند؛ معمولاً مدت زماني صرف مي شود.
اين زمان، بسته به شرايط و عوامل مختلف، کوتاه يا بلند است و از چند ماه تا چند سال به طول مي انجامد. مدت زمان بيشتر از يک سال، عموماً براي خانواده ها و خود همسران ناخوشايند است و مي تواند زمينه ساز بروز ناهنجاري هاي بعدي باشد.
در مورد لزوم وجود چنين دوره اي پيش ، از زندگي مشترک و تأثيرات مثبتي که مي تواند داشته باشد، ترديدي نيست؛ اما آنچه بايد به آن توجه کرد ، کيفيت سپري شدن اين دوران و شرايط همسران در طي آن است. زوج هاي جوان، معمولاً در اين دوران فشارهاي خاصي را تحمل مي کنند که اگر به نحوي کنترل نشود، مي تواند انرژي مثبت و توان ضروري آنها را براي شروع زندگي مشترک، از ميان ببرد.
شيرين يا تلخ؟
دختري معتقد است بيشترين فشارها را در دوران نامزدي خود تحمل کرده است. مي گويد : «دوران عقد کردگي و نامزدي، بدترين دوران زندگي ما بود. خانواده هاي دو طرف، به نحوي ، باعث مي شدند احساس آرامش و امنيت من از بين برود. از يک طرف خانواده ي شوهرم از من توقع يک همسر براي پسرشان داشتند و از طرف ديگر خانواده خودم اين نقش را براي من نمي پذيرفتند».
اين مسئله، مشکل اصلي بسياري از زوج هاي جوان است. به لحاظ فرهنگي، خانواده ها پذيرش لازم براي ورود عضو جديد را پيدا نکرده اند و در نتيجه، نقش و جايگاه اين فرد جديد در خانواده هنوز معلوم نيست. نقطه اصلي چالش در اين زمينه، تفاوت نگاه خانواده هاي دختر و پسر در اين مورد است. معمولاً خانواده دختر، در پذيرش نقش جديد فرزندشان، مشکل بيشتري دارند. به لحاظ سنتي، خانواده دختر، محدوديت بيشتري براي او قائلند و درک اين که شرايط جديد او، مسائل تازه اي را براي او ايجاد کرده است، برايشان دشوار است.
ناديا فخاري، روان شناس ، مي گويد: «خانواده ها معمولاً تصور مي کنند که ارتباط با جنس مخالف براي دخترشان ممنوع است و اين ممنوعيت را در مورد همسر دخترشان هم قائل مي شوند. به نظر آنها همسر دخترشان، همان حکمي را دارد که يک مرد غريبه دارد.» اين جريان در خانواده پسر، معمولاً برعکس است. با برقرار شدن عقد ازدواج، خانواده پسر، عروسشان را با همان نگاهي مي بينند که در خانواده دختر پس از شروع زندگي مشترک، اتفاق مي افتد. آنها توقع دارند که عروسشان تمام و کمال وارد زندگي پسرشان شود.
عروس جواني که 5 ماه از شروع زندگي اش مي گذرد، مي گويد: «در دوران عقد، خانواده همسرم مرتب مرا به مهماني دعوت مي کردند و از من توقع داشتند در همه مهماني ها شرکت کنم؛ اما خانواده خودم اصلاً پذيرش اين جريان را نداشتند. گاهي مهماني ها تا دير وقت طول مي کشيد خانواده همسرم اشکالي در اين امر نمي ديدند، اما من هر بار بعد از بازگشت به خانه، با خانواده ام درگير مي شدم».
ادامه دارد...
منبع: جام جم
۱- اساس یك ارتباط سالم و با نشاط «مثبت فكر كردن» است. در زندگی شخصی، خانوادگی و زناشویی همواره سعی كنید به مثبت ها، موهبت ها و نعمت هایی كه در اختیار دارید بیندیشید. نه به آن اموری كه در اختیار ندارید.
۲- گذشت و عفو عنصر اصلی استمرار و استحكام پیوند زناشویی از سوی هر یك از زوج هاست. لذا از خطاهای یكدیگر بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل كنید.۳- تشویق و ابراز تشكر از رفتارهای مطلوب همسر، تأثیر به سزایی در تكرار و استمرار آن رفتارها دارد و انگیزه تكرار آن رفتارهای مطلوب را بیشتر می كند.۴- سعی كنید مورد یا موارد سوء تفاهم یا مسائل مورد اختلاف را هرچه زودتر و هرچه صریح تر مطرح كنید و به حل و فصل آنها بپردازید. از پیش داوری، تعمیم های نادرست و غیر منطقی و شكل گیری افكار منفی پرهیز كنید.۵- زن و شوهر باید هرچه بیشتر با یكدیگر ارتباط كلامی و عاطفی برقرار كنند و سوء تفاهمات و سوء ارتباطات را هرچه زودتر شناسایی، رفع و اصلاح كنند.۶- لازمه ایجاد و حفظ روابط زناشویی سالم، این است كه طرفین برای خصوصیات، علاقمندی ها و نیازهای یكدیگر ارزش قائل شوند. از این رو سعی كنید به نیازها و خواست های همسرتان توجه كنید و حساسیت نشان دهید و بی تفاوت نباشید.۷- وقتی در زندگی زناشویی، اختلاف نظر یا سوء تفاهمی بروز می كند، به جای سرزنش كردن یكدیگر و تفسیر نادرست، به شناسایی مسأله و علت یابی و سرانجام راه یابی آن بپردازید.
روزنامه ایران
گردآوری :
پایگاه اینترنتی پرشین وی
www.persianv.com

10 نشانه بر هم خوردن زندگی مشترک

آمار جدید را شنیده اید:
10 مرد ازدواج کرده را در یک اتاق قرار دهید خواهید دید که نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. آمار وحشتناکی است، اما حقیقت دارد. این روزها طلاق به صورت یک شغل پر در آمد برای کسانی که ازدواج را به هم جوش می دهند و وکلایی که در طلاق گرفتن به افراد کمک می کنند در آمده است و بازار آن حسابی گرم است. 10 نشانه بر هم خوردن زندگی مشترکدر این جا یک حقیقت دیگر هم وجود دارد: مردها خیلی کمتر از زن ها به طلاق فکر می کنند. بر اساس تحقیقات در حدود 66 تا 75 درصد از کل درخواست های طلاق از جانب خانم ها ارائه داده می شود.
به عبارت دیگر آقایون خیلی کمتر از خانم ها به جدایی فکر می کنند. به هر حال بهتر است که اصلا به جدایی فکر نکنیم، و سعی کنیم با چنگ و دندان به رابطه زناشویی خود ادامه دهیم تا خدای نکرده اتفاق ناگواری پیش نیاید.
فرسایش تدریجی رابطه زناشویی یک شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نا محسوس روی می دهد. درست مثل شکاف هایی که در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آنکه متوجه این مطلب شوید، شکافی عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می اید و دلیل آن هم این است که بسیاری از زوجین به جای حل مشکلات ترجیح می دهند چشم پوشی کرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشکلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یکی از زوجین می باشد.
در زیر 10 نشانه از طرز برخوردی است که باید آنها را به عنوان نوعی احضاریه به سمت دادگاه خانواده تلقی کرد.
شماره 10: دور هم جمع نمی شوید هر سال در مراسم روز شکرگذاری صندلی کناری خود را برای خانمتان رزو می کردید، اما امسال پسر خواهرتان در کنار شما نشسته است. صندلی ای که همیشه برای سالیان پی در پی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فکر کرده اید؟
شماره 9: خونسرد و بی تفاوت می شوید تمام تلاش و کوششی که برای حفظ رابطه می کردیدی کم کم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی در می آیید. از یکدیگر نمی پرسید که روز خود را چگونه گذرانده و چه کارهایی انجام داده اید. زمان سلام و خداحافظی با یکدیگر رو بوسی نمی کنید. او دیگر عکس شما را درون کیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همینطور.
می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی که هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یک اتاق نباشید.
شماره 8 : دیگر ارتباط جنسی ندارید شاید هنوز در یک تخت بخوابید، اما هیچ صحبت دوستانه و لطیفی بین شما رد و بدل نمی شود. دور از هم می خوابید و به هیچ وجه یکدیگر را لمس نمی کنید. حتی آخرین باری که یکدیگر را در آغوش گرفتید نیز به سختی به یاد می آورید.
شماره 7 : اوقات فراغتتان را در کنار هم نمی گذرانید اگر نمی توانید آخرین مرتبه که با هم به مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل کمبود بودجه و یا نبود وقت کافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فکر هستید که به نحوی از مصاحبت دیگری فرار کنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می کنید و بی سراغ مواد مخدر یا مشروبات الکلی می روید.
شماره 6 : خانم با دقت دخل و خرج را حساب می کند آیا متوجه شده اید که همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی که سابقا خودش مسولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می کند؟ آیا نسبت به درامد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر در بیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه کند که بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد..
شماره 5 : به دنبال استقلال است یک خانم ناراضی سعی می کند تا آنجا که ممکن است فاصله خود را از همسرش دورتر کند و اتکا خود را به او کم نماید. او در کلاس های متفاوتی ثبت نام می کند، به نام خودش حساب باز می کند، سرمایه گذاری انجام می دهد، و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امور نشان دهنده شکاف عمیقی هستند که در رابطه فعلی شما به وجود آمده است.
شماره 4 : به خانه نمی روید آیا قدم گذاشتن به خانه به جای اینکه مایه آرامش باشد، برای شما به صورت کار دشواری در آمده است؟ سعی می کنید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر کار کردن تا دیر وقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟
حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشکلات روابط زناشویی فرار کنید. اگر برای ساعت ها متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می کنید، باید از خود سوال کنید که این همه وقت اضافی را از کجا می آورید.
شماره 3 : تمام صحبت ها به دعوا ختم می شود هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، کار به جاهای باریک کشیده می شود. زندگی برای شما تکرار مکررات است، بحث و مشاجره هایی است که به نتیجه معقول ختم نمی شوند. این کار شما را عصبانی می کند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد که وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی کنید.
شاید خیلی عصبانی شوید که جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد و احساس می کنید که تمام کارهای شما را زیر ذره بین قرار داده است. فقط کافی است تناقضی در گفته های هر یک از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می اید و هر دو خشمگین می شوید.
شماره 2: وظایفی که به عهده داشتید زمانی که می خواهید پای خود را از مزرهای رضایت جنسی فراتر بگذارید، اطمینان خاطر دارید که وضعیت خوبی در خانه انتظار شما را نمی کشد. اگر در گذشته خود را مجاب به انجام دادن یک چنین کاری کرده بودید، حال از خود می پرسید که چرا نباید بتوانم این کار را انجام دهم. اگر می دانید که خانمتان نیز به این اصول پایبند نیست پس دیگر چه دلیلی وجود دارد که تا این حد خود را به زحمت بیندازید.
شماره 1 : حرمت ها شکسته می شود ارزشی که در گذشته برای یکدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی که باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یکدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیکی نیز پیدا می کنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمک می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یکدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا اتش خشم شما را شعله ور سازد.
بازی نیست طلاق مسئله ای کاملا جدی است. اوج نقطه ای است که به اشتباه بزرگی که در زندگی مرتکب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سرو کله زدن با درد و رنج می شود، تازه ما مسائل اقتصادی را نیز نادیده می گیریم.
تسلیم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فکر می کنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا که می توانید بر روی تفاوت هایتان کار کنید. کارهای متعددی می توان برای نجات یک ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی. حتی پیش از اینکه تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یکدیگر زمانی را جدا از هم زندگی کنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی نمایید
در آخر هم باید به این مطلب فکر کنید که در گذشته چه چیز شما را عاشق او کرده بود که تن به ازدواج با او را دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یکدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف کنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
پيشنهاد مقاله توسط: مردمان
گردآوری :
پایگاه اینترنتی پرشین وی
http://www.persianv.com/

۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه

چطوری بهش بگی که دوستش داری !!

راههای ساده ای وجود دارند که می توانند بدون اینکه حرفی به زبان بیاورید، به همسرتان ثابت کنید که دوستش دارید....یکی از خصلت های طبیعی هر انسانی این است که به دنبال تایید از طرف کسانی است که دوستشان می دارد.
چطوری بهش بگی که دوستش داری !!راههای ساده ای وجود دارند که می توانند بدون اینکه حرفی به زبان بیاورید، به همسرتان ثابت کنید که دوستش دارید. و علاوه بر همه این موارد: آیا شما در بوسیدن تبحر دارید یا خیر؟
1- تایید کرده، تشکر کنید و قدردان باشید
یکی از خصلت های طبیعی هر انسانی این است که به دنبال تایید از طرف کسانی است که دوستشان می دارد.به همین دلیل کاملاً معقول می باشد که تا جایی که می توانید تلاش کنید تا مطمئن شوید که شریک زندگیتان می داند که تا چه اندازه او را دوست می دارید و برایش ارزش و احترام قائل هستید. در میان گذاشتن این امر که چه احساسی نسبت به همسرتان دارید، اصلاً نیازی به صرف وقت آنچنانی ندارد. اگر هم احساس می کنید که او در حال حاضر می داند که شما چه احساسی نسبت به او دارید، بد نیست گاه و بی گاه یادآوری های کوچکی داشته باشید تا او هم بیشتر ترغیب به عشق ورزی نسبت به شما شود.
همه ما دوست داریم تا به خاطر کارهایی که انجام می دهیم، مورد تایید و پذیرش سایرین قرار بگیریم. حال چه این کار تامین مالی خانواده باشد، چه پرورش مناسب فرزندان باشد، نحوه انجام کارهای فردی، نحوه نگاه ما به مسائل مختلف، و یا سایر موفقیت هایی که در زندگی بدست می آوریم.
بنابراین اگر دائماً بخواهید نقد کنید و فقط جنبه های منفی شریک زندگی خود را ببینید، گفتن "دوستت دارم" نمی تواند کاری را از پیش ببرد. در حقیقت با این کار بدتر ارزش خود را زایل کرده و به راحتی او می تواند متوجه شود که حرف هایتان از ته دل نخواهد بود.
متاسفانه بیشتر ما چنین کاری را انجام می دهیم. در قدم اول ابتدا باید آسیب هایی را که به طرف مقابل وارد آورده اید را شناسایی کنید و سعی کنید تا انتقادهایتان آزار و اذیتی را به طرف مقابل وارد نسازد. باید راه نبرد خود را به درستی انتخاب کنید و با شیوه های مسالمت آمیز از او انتقاد کنید. به جای اینکه تمام توجه خود را بر روی اشتباهات و عیوب طرف مقابل متمرکز نمایید، باید سعی کنید در مسائلی که او توانایی بیشتری دارد را تایید، و تصویب کرده و از او قدردانی نمایید. به عنوان مثال زمانیکه همسرتان مثلاً با بیرون بردن زباله ها قصد دارد تا به نوعی، عشق و محبت خود را به شما نشان دهد و یا روغن ماشین شما را تعویض می نماید، یادتان نرود که از عباراتی به این شرح استفاده کنید.: "مرسی از اینکه.....را انجام دای" و یا "از تو سپاسگزاری می کنم که....." و یا "من تو را تحسین می کنم که........" سعی کنید محدوده استفاده از این کلمات و عبارات را افزایش دهید.
2- کاری کنید که احساس کند شماره یک است
سرسپردگی و تعهد اساس یک رابطه را تشکیل می دهد به ویژه در روابط خانوادگی.
هر چند در یک زندگی مشترک زن و شوهر مسائل مربوط به روابط زناشویی خود را باید در اولویت کارهای خود قرار دهند، اما هیچ شکی وجود ندارد که هر یک از افراد کارهای بسیار زیاد دیگری نیز برای انجام دادن در دست دارند. شغل، فرزندان، دوستان، سایر افراد فامیل و قوم و خویش و سایر مسئولیت های اجتماعی معمولاً وقت بسیار زیادی را از شما گرفته و اجازه نمی دهند آنطور که باید و شاید به مسائل زناشویی توجه کنید. با انجام سایر کارها به راحتی توجه تان می تواند از زندگی گرفته شده و زمانی هم که بچه ها را به زندگی مشترک اضافه کنیم، دیگر صحنه دشوار تر از هر زمان خواهد شد. شرکای زندگی، به ویژه مادرها زمانیکه بچه دار می شوند، فکر می کنند که تنها الزامی که در زندگی دارند چیزی نیست جز مراقبت و نگهداری از فرزندانشان. تحت این شرایط طرف دیگر زندگی مشترک به کنار زده می شود.
می بایست به این مطلب توجه داشته باشید که همسرتان هم مانند سایر التزام هایی که در زندگی دارید، پر اهمیت است و باید مانند سایر مسائل به او توجه کنید. و این امر میسر نخواهد شد مگر با صرف وقت و مهر و علاقه. تنها گفتن "دوستت دارم" کاری را از پیش نمی برد و کافی هم نیست. این امر نیازمند عمل کردن از جانب شما می باشد. باید سعی کنید که وقتی را برای همسر خود در نظر گرفته و در آن زمان توجه و تمرکز خود را به طور کامل در اختیار او قرار دهید. به نیازهای او بی توجهی نکنید و به خاطر مسائل جزئی با سایر خواست های او مخالفت نکنید. به خاطر اشتباهاتی که انجام می دهد، او را اینگونه تنبیه نکنید که وقتتان را با او صرف نکنید. اگر تصمیم بگیرید که هر شب با دوستانتان بیرون بروید، این امر به هیچ وجه به او ثابت نمی کند که شما دوستش می دارید و قصد دارید وقت بیشتری را با او صرف کنید. این بر عهده شماست که یک تعادل مناسب میان کارهایتان برقرار کنید.
3- کارهای کوچک خیلی به چشم می آیند
با ملاحظه بودن و ابتکار عمل به خرج دادن برای وارد کردن شادی به زندگی یکی دیگر از راهکارهای ساده ای است که می تواند "دوستت دارم" را به طرف مقابل اثبات کند.
مهربانی و توجه، به ویژه زمانیکه فردی بوده و نشئت گرفته از صمیمیت موجود میان دو نفر باشد، نشان می دهد که شما برای طرف مقابل ارزش قائل هستید. سعی کنید تا جایی که می توانید به خواست ها و نیازهای همسرتان با روی باز برخورد کنید و پیش از آنکه چیزی را از شما درخواست کند، نیازهایش رامرتفع سازید.با به یاد آوردن رویدادهای مهم زندگی، سعی کنید که همیشه یک قدم جلوتر باشید. سعی کنید نیازهای او را پیش از آنکه آنها را ابراز کند، پیش بینی نموده و او را در کارهایش کمک وهمراهی نمایید.
به عنوان مثال اگر قرار بوده در محل کار در مورد مسئله ی مهمی سخنرانی کند، دست پیش بگیرید و به او زنگ بزنید تا ببیند نتیجه کارش چطور شده. کاری را که از شما درخواست نکرده برایش انجام دهید. منتظر نباشید تا از شما درخواست کند تا شانه هایش را پس از یک روز سخت کاری بمالید. پیش از اینکه فرصت مطرح کردن این درخواست را پیدا کند، شما باید آنرا انجام داده باشید. یاد بگیرید که شنونده خوبی باشید، حتی اگر در مورد چیزی صحبت می کرد که برای شما اصلاً اهمیتی نداشت. و سعی کنید که نصیحت های غیر معقول را برای خودتان نگه دارید.
4- همه چیز او باشید
چه در دوران نامزدی به سر می برید، چه ازدواج کرده اید، موقعیتتان خیلی مهم تر از عنوانی است که بر روی شما گذاشته اند. شما باید دوست، معشوقه و محرم اسرار او باشید.
حتی اگر فرزند دارد، می توانید مادر فرزندانش هم باشید.
سعی کنید که همه این نقش ها را به طور 100% انجام دهید. دوستی باشید که شاد و صادق است. معشوقه ای باشید که پراحساس و صمیمی است و و محرم اسراری باشید که قابل اعتماد است. باید یک گوش شنوا برای او باشید و فردی باشید که هر موقع خواست، بتواند به شما تکیه کند.
در صورت داشتن همسر، اگر بتوانید یک مادر متعهد باشید، او متوجه می شود که به اندازه کافی دوستش دارید که از بچه هایی که با هم آنها را به وجود آورده اید مراقبت و نگهداری کنید.
اگر بخواهید همه چیز او باشید، باید تلاش کنید و زمان و انرژی صرف نمایید؛ اما این تلاش های شما بیش از گفتن هر گونه "دوستت دارمی" به او اثبات میکند که دوستش می دارید.
زمانیکه چنین شیوه های متفاوت گفتن دوستت دارم را در زندگی روزانه خود تمرین می کنید، مطمئن باشید که پاسخ مثبتی را از سوی شریکتان دریافت خواهید کرد و حتی چه بسا او واکنش های بهتری در مقابل شما انجام خواهد داد.
خوب بنابراین همین حالا دست به کار شوید و به شریک زندگیتان ثابت کنید که چقدر او را دوست می دارید.forum.p30pedia.com
گردآوری :
پایگاه اینترنتی پرشین وی
www.persianv.com

فارغ بال

دوست دارم حرفهای تنهایی فقط نوشته خودم باشه ولی این مطالب جالبو که میبینم دلم نمیاد واستون نذارم .
دیشب تا صبح هیرادم هر 15 دقیقه گریه کرده و از درد ناله کرده و من و همسرم تا صبح نخوابیدیم منم همین سرماخوردگی رو دارم ولی تا بچه مریض باشه چه اهمیتی داره که من چطوریم ؟فکر کنم از 5/10تا 45/11 خوابیدم و وقتی هیراد اومد بالای سرم اصلا نمیتونستم چشمامو باز کنم و سرمو اگه تکون میدادم درد شدید میگرفت.هیراد 1 کم فرنی خورد و ناهارم کمی سوپ و بعد با هم از ساعت 5 دیگه غش کردیم تا 45/7هیراد لب به غذا نمیزنه و فقط ورد زبونش ااینه که بیا بازی فکر کنم توی این چهار سال ما فقط بش بازی یاد دادیم.به قول آقای سلطانی زندگی یعنی بازی و کودک زیر 6 سالم که همش به فکر بازیه .تا به حال همش باش بازی میکردم .ولی بعضی از روزا دلم میخواد مامان نباشم ،و آزاد باشم بدون دغدغه بچه .تو خودم باشم مستقل مثل دانشجویی فارغ بال وآزاد. عذاب وجدان نداشته باشم که با پسرم وقت نذاشتم واسه بازی عذاب وجدان نداشته باشم که چرا بی حالم و نمی تونم گرگم به هوا بازی کنم عذاب وجدان نداشته باشم که همسر و مادر خوبی نیستم و نمیتونم بهتر از این سرویس بدم.

81 روش برای درک بهتر خانم ها


قبول می کنم که هرگز او را به طور کامل نخواهم شناخت
ما حتی در شناخت خودمان هم مشکل داریم، چطور می توان تصور کرد که روزی بتوانیم همسرمان که از جنس ما نیست را به طور کامل بشناسیم؟
از او می خواهم در مورد رفتارهایی که سر درنمی آورم، توضیح دهد
زنان به شدت محتاج تبادل کلامی با نزدیکانشان هستند. وقتی مردی در این راه پیشقدم می شود، آنها به شدت تحت تاثیر قرار می گیرند و محبت خود را نثار همسرشان می کنند.
گوش کردن را یاد می گیرم
گوش کردن بزرگترین تفاوت اختلاف آفرین بین زنان و مردان است. مردها بیشتر روی رفتار و زنان روی گفتار و کلام تمرکز می کنند. خانم ها بیشتر دوست دارند یک گوش شنوا برای حرف هایشان داشته باشند تا این که صرفا راه حل به آنان پیشنهاد شود.
وقتی از من درخواست کند به او راه حل پیشنهاد می کنم
اگر بپذیریم که اول پای درد دل زنان بنشینیم، همین ابراز علاقه ما به گوش کردن، آنها را آرام می کند و کمک بزرگی است برای این که وارد مرحله بعدی یعنی عمل، بشوند. احتمالا در این وقت است که می توانند به توصیه ها و راه حل های پیشنهادی مردها گوش دهند.
با او همدردی می کنمزنان وقتی مشکلی دارند، پیش از هر چیز نیازمند همدردی هستند. آنان مایلند که دیگران از ریز به ریز آن چه انجام داده اند مطلع شوند. بنابراین با دادن این فرصت، با او همدردی می کنم.
از گفتن جملاتی مثل: "مهم نیست!" جدا خودداری می کنماین کار اشتباه محض است! به هیچ وجه نباید مشکل آنان را کوچک و کم اهمیت به حساب آورد. در عوض بهتر با گفتن: "من هم اگر جای تو بود م، خسته می شدم"، یا "من هم به نوبه خودم نمی توانم چنین رفتاری را تحمل کنم". اولین گام های همدلی با آنان را برداشت.
می پذیرم که با دوستانش روابط صمیمانه ای داشته باشدمردها معمولا از این وجه اشتراک زنانمی پذیرم که من اول برای کشف سرزمین او پا پیش بگذارم
لازم است که حتما اول یکی پا پیش بگذارد. بنابراین بهتر است در این راه، من کمی صبر و پشتکار به خرج بدهم. مطمئنا او روزی از این بابت سپاسگزارم خواهد شد.
به تفاوت هایش احترام می گذارم
هدف، نه برتری جویی است و نه تعیین این که کدام یکی "بهتر" است. فقط و فقط درک کردن اوست برای رسیدن به تفاهم پایدار.
می پذیرم که او قلمروهای خاص خودش را دارد
درک دیگری برای برقراری ارتباط بهتر با او و دوست داشتن، به معنی هجوم به تمامیت ارضی اش نیست. بلکه برعکس، با رها کردن او برای ابراز وجود است که می توان به حقیقت وجودی اش دست یافت و درکش ه بیمناکند. تبادل کلامی زنان، آنان را می ترساند. ولی جایی برای هراس نیست. برعکس، بعد از همین گفتگوهای مفصل است که زنان تسکیل یافته، با خیالی آسوده، بی دغدغه و حتی شکیباتر به خانه برمی گردند.
تشکر می کنمزنان به طور فطری مایلند برای این که مورد علاقه واقع شوند، عشق و محبت نثار کنند. هر چند که معمولا هم در عوض چیزی دستشان را نمی گیرد. چنانچه متقابلا در پاسخ به ابراز محبت ها هیچ لطف و توجهی دریافت نکنند، خسته و درمانده می شوند.
راحت درباره دغدغه ها و مشکلاتم صحبت می کنممردها اغلب از گفتن مشکلات خودداری می کنند. در نظر آنان این نوعی شکست است. این کار چنان زنان را دلسرد و درمانده می کند که احساس می کنند هیچ راهی برای حمایت و پشتیبانی مردشان ندارند. آنان را مشغول و دور از دسترس می بینند. در نتیجه افتادن در دور باطل سوءتفاهم شروع می شود.
هرازگاهی او را غافلگیر می کنمهمه زنان دوست دارند که مردشان فرشته آرزوهایشان باشد. این طرز تفکر در حالی که در نظر مردها کودکانه است، ولی برای زنان خیلی هم جدی می باشد. آنان دوست دارند یک نفر دستشان را گرفته و با خود به یک تعطیلات آخر هفته غیرمنتظره یا صرف شامی با چراغ خاموش و شمع روشن و ... ببرد.
برایش وقت می گذارموقتی را که مرد صرف زن می کند، از تمام مادیات دنیا برایش ارزشمندتر است. چون این توجه و لذت با تمام طلاهای دنیا هم خریدنی نیست!
در دلربایی کردن هایش با او همبازی می شومچشمهایش را برایم خمار می کند؟ بی هیچ دلیل خاصی مثل یک ملکه خودش را آرایش می کند؟ یا یک دفعه به لباس خدمتکار یا کولی درمی آید؟ خب، بازی می کند، و باید از این بازی با هم لذت ببریم.
...
--------------------------------------------------------------------------------
81 روش برای درک بهتر خانم ها مولف: ماری بورلترجمه: شهرزاد همامی
ماری بورل

30عادت مانکن ها

30عادت مانکن ها
آنها عادت هاي رفتاري خاصي دارند که باعث مي شود هر روز کالري زيادي مصرف کنندخيلي ها تصور مي کنند براي تناسب اندام بايد کار خاصي انجام بدهند و ورزش هاي سخت و طاقت فرسا را تحمل کنند و قيدغذاهاي لذيذ را براي هميشه بزنند. ولي بد نيست بدانيد که خيلي از مانکن ها شايد کمتر از افراد چاق ورزش مي کنند و بيشتر از آنها غذا بخورند؛ منتها آنها عادت هاي رفتاري خاصي دارند که باعث مي شود هرروزبه طورطبيعي، کالري زيادي مصرف کنند. مي پرسيد چه عادت هايي؟ مثلاً 30 عادت زير. شما هم مي توانيد از همين 30 عادت شروع کنيد.1-صبح که از خواب بيدار مي شويد سعي کنيد از دستان تان براي بلند شدن کمک نگيريد، بلکه با پاي صاف به جلو خم شويد و کمي به عضلات پا و ستون مهره اي تان کشش دهيد و به آرامي دراز بکشيد تا به عضلات شکمي تان فشار وارد آيد. دو بار اين کار را تکرار کنيد. با همين کار 10 کالري مي سوزانيد.2- براي صبحانه سعي کنيد از شير کم چرب و غلات کامل مانند جوي دو سرو گندم سبوس دار استفاده کنيد. با اين کار حدود 100 کالري کمتر به بدن شما مي رسد.3-اضافه کردن کمي پروتئين به صبحانه يا به ميان وعده صبح تان موجب مي شود هنگام ناهار يا در طي روز کمتر غذا مصرف کنيد. افزودن يک تخم مرغ سفت يا پنير موزارلاي نيم چرب به وعده غذايي صبح يا ميان وعده، موجب رسيدن به اين هدف مي شود. اين کار 200 کالري صرفه جويي در پي دارد.4-سعي کنيد براي برخي کارها مانند مسواک زدن از روش ايستادن متناوب روي يکي از پاها به مدت 30 ثانيه استفاده کنيد. اين کار موجب تقويت عضلات ستون مهره اي و خم کننده ها و چهار سر ران مي شود. اين کار 10 کالري مي سوزاند.5-درهنگام مصرف چاي مي توان از کشش گروهي عضلات پا و انقباض گروه ديگر از عضلات همان پابه مدت چند ثانيه استفاده کرد. اين کار 10 کالري مي سوزاند.6-در حالي که بايد 10 هزار قدم برداريد تا 500 کيلوکالري بسوزانيد، مي توانيد به جاي پنير پر چرب از پنيرکم چرب در وعده لبنيات روزانه خود روي نان تست يا نان سبوس دار استفاده کنيد. با اين کار 300 کالري کمتر به بدن مي رسد.7-از بودن در ترافيک تا رسيدن به محل کار بهره ببريد. هر بار که پاي تان را روي پدال ترمز فشار مي دهيد، پشت خود را به پشتي صندلي تان فشار دهيد. در طول مسير 10 تا 15 بار اين کار را تکرار کنيد. با اين کار 10 کالري مي سوزانيد.8-سعي کنيد از لباس هاي راحت به ويژه در فصل تابستان استفاده کنيد. اين کار باعث مي شود کالري بيشتري مصرف کنيد چون ثابت شده است که درچنين حالتي، بيشتر تمايل به راه رفتن خواهيد داشت.با اين کار 25 کالري بيشتر مي سوزانيد.9-حرکت اسکات را در محل کارتان فراموش نکنيد. بدون کمک دستان تان روي پاهاي تان بنشينيد. البته سعي کنيد وزن تان روي پاشنه تان باشد. 15 تا 20 مرتبه در طي ساعات کاري تان، اين حرکت را تکرار کنيد. 15 کالري مي سوزانيد.10-نوع مايع مصرفي تان را تغيير دهيد. اگر نوشيدني هاي پرکالري مثل آب ميوه زياد مصرف مي کنيد، سعي کنيد بيشتر از آب يا مايعات کم شيرين استفاده کنيد. در مجموع 300 کالري کمتر به بدن مي رسد.11- هر وقت که مي خواهيد با تلفن صحبت کنيد، بايستيد يا قدم بزنيد. افراد سنگين وزن روزانه به طورمتوسط 2/5 ساعت بيشتر از افراد لاغر مي نشينند. با اين کار 50 کالري بيشتر مي سوزانيد.12-در هنگام ناهار به جاي نان سفيد يا نان گندم بدون سبوس از نان پيتا (نوعي نان لبناني با سبوس کامل) البته يک عدد از اندازه کوچک آن استفاده کنيد. 70 کالري کمتر به بدن تان مي رسد.13-به جاي ايميل زدن به همکارتان در اتاقي يا طبقه اي ديگر سعي کنيد پيام تان را دستي تحويل او دهيد و حتي براي گرفتن کپي از اسناد و مدارک تان به طبقات ديگر مراجعه کنيد. با اين کار حدود 100 کالري مي سوزانيد.14-گاهي اوقات در محل کار، دست از کار بکشيد و يکي دو دقيقه کف دست تان را در سطح شانه هاي تان به ديوار تکيه دهيد و طوري با ديوار زاويه بسازيد که وزن بدن تان روي انگشتان پاي تان وارد آيد و در همين حالت به تعداد 10 نوبت شنا برويد. با اين کارعضلات سينه و سه سر بازو يا پشت بازو تقويت خواهد شد. با اين کار 10 کالري مي سوزانيد.15-تحقيقات نشان مي دهد که مصرف روزانه دو يا سه عدد سيب موجب کاهش وزن مي شود. حتماً روزانه دو عدد سيب بيشتر يا دو عدد شيريني کمتر مصرف کنيد تا 100 کالري بيشتر بسوزانيد.16-در پياده روي يا خريد سعي کنيد از کيف يا کوله پشتي با بار حدود 2/5 تا 5 کيلوگرم مثل يک بسته شکر يا قند استفاده کنيد تا در يک ساعت حدود 20 کالري بيشتر بسوزانيد.17-به جاي شيرقهوه يا شيريني و شکلات و پنير پرچرب، از کيک و بيسکويت کم کالري، هويج، کشمش و مانند اينها استفاده کنيد تا حدود 340 کالري کمتر به بدن برسد.18-اگر روي صندلي در محل کارتان مي نشينيد، مي توانيد از انواع ورزش هاي قدرتي و انقباضي استفاده کنيد تا در مجموع، حدود 20 کالري بسوزانيد. در دو نوع 10 تايي، اين ورزش ها را تکرارکنيد.19-درهنگام بنزين زدن مي توانيد روي پاشنه پاي خود بالا و پايين برويد. براي يک باک 60 يا 70 ليتري که از حالت کاملاً خالي، پرشود، 50 حرکت بالا و پايين انجام مي گيرد و 10 کالري مي سوزانيد.20-هنگامي که در صف تاکسي خطي يا اتوبوس ايستاده ايد، مي توانيد دستان خود را از پشت به هم قلاب کنيد و قفسه سينه خود را باز کنيد. اين کار هم انرژي زاست و هم سيستم اعصاب شما را فعال مي کند. 10 تا 20 ثانيه در اين حالت بمانيد و به آرامي نفس بکشيد و دم را طولاني تر کنيد. 5 کالري مي سوزانيد.21-هنگامي که از پله ها بالا و پايين مي رويد، سرپله آخر بايستيد و نوک پنجه پاي خود را روي لبه پله بگذاريد و در حالي که نرده پله ها را گرفته ايد، پا را از پنجه به سمت پايين خم کنيد. پاشنه پا نبايد به زمين برخورد کند. براي هر پا 8 تا 12 تکرار کافي است تا حدود 10 کالري بسوزانيد.22-به جاي سالادي با سس پرچرب، مي توانيد از سوپ رقيق استفاده کنيد تا علاوه بر احساس پري شکم، در هنگام وعده اصلي غذا کمتر بخوريد. حدود 100 کالري کمتر به بدن تان مي رسانيد.23-در هنگام صرف شام، همان طور که روي صندلي و پشت ميز نشسته ايد، پاهاي خود را خم و راست و عضلات خود را منقبض کنيد. اگر براي هر پا پنج بار تکرار کنيد و چند ثانيه نگه داريد، حدود 10 کالري مي سوزانيد.24-اگر مي خواهيد ماکاروني ميل کنيد، سعي کنيد از ماکاروني سبوس دار استفاده کنيد تا به جاي حدود 60 گرم، از 45 گرم ازآن مصرف کنيد. با اين کار حدود 50 کالري کمتر به بدن مي رسد.25-حدود 2 دقيقه بالا و پايين رفتن از پله ها به مدت 5روز در هفته معادل 20 دقيقه پياده روي است و در يک هفته، حدود 100 تا 140 کالري مي سوزانيد.26-وسوسه غذا خوردن را با مصرف ميوه خاموش کنيد و مصرف ميوه هاي تازه براي خاموش کردن وسوسه خوردن غذاهاي پرچرب و سنگين، موجب کاهش 175 کالري مصرفي روزانه مي شود.27-هنگام غروب که با خانواده خود نشسته ايد، پاهاي خود را صاف نگه داريد و دو دست خود را به هم قلاب کنيد و بالاي سر ببريد و ستون مهره اي خود را به طرف بالا به حالت کشش درآوريد و هم زمان نفس عميق بکشيد و 20 ثانيه آن را نگه داريد. سعي کنيد بازدم را طولاني تر از دم کنيد. هر بار 5 کالري مي سوزانيد.28-هميشه کنترل تلويزيون و ضبط صوت را دورتر از خود بگذاريد و هر بار که پيام بازرگاني پخش مي شود، بلند شويد، آن را برداريد و صداي آن را قطع کنيد و تا زماني که ادامه برنامه مورد علاقه تان مجدداً پخش شود، مي توانيد از ورزش تقويت عضلات شکم (درازنشست) استفاده کنيد. با اين کار، 24 کالري مي سوزانيد.29-قبل از اينکه خميده شويد، بايد اين ورزش را انجام دهيد. روي زمين دراز بکشيد و پاي تان را روي لبه تخت يا صندلي بگذاريد و ناحيه لگن خود را از زمين بلند کنيد. با اين کار علاوه بر تقويت ستون مهره اي و پشت ران، در صورت تکرار 10 تا12 مرتبه و 5 ثانيه توقف، حدود 10 کالري مي سوزانيد.30-هنگام سفارش پيتزا، پنيرآن را نصف در نظر بگيريد يا بدون پنير سفارش دهيد و به جاي آن از پنير پارميزان استفاده کنيد. 100 کالري کمتر به شما مي رسد.منبع:روزنامه سلامت شماره 228 /سترجمه:دکتر هومن خليقي
غذای روزانه مانکن هامانكن ها در روز فقط يك سيب مي خورند!موسسین نمایش سالانه فشن درجه یک اسپانیا ، پنج نفر از 69 مدل فشن را به دلیل لاغری بسیار زیاد آنها، برای ظاهر شدن درنمایش امسال نپذیرفتند. این تصمیم براساس قانون جلوگیری از نمایش مدل های زنی که کسری وزن دارند، انجام شد.
این نمایش سالانه، معروف به پاسارلا سیبلز، تصمیم گرفت تا به زنانی که نسبت وزن به قد آنها زیر هجده است، اجازه شرکت در نمایش فشن را ندهد.
دکتر سوزان مونرئو که به همراه دو پزشک دیگر مسول ارزیابی مدلها بود، گفت که یکی از مدل هایی که رد شده است، تنها به نسبت 16 رسیده بود، تقریبا 1.75 متر قد با وزنی کمتر از 110 پوند(تقریبا 49 کیلوگرم). او گفت این نسبت، نشان دهنده لاغری بسیار زیاد است.
لئونر پرز پیتا، مدیر و کارگردان این نمایش گفت، سه نفر از این پنج مدل اسپانیایی نبودند. این پنج مدل از نمایش فشن نیویورک آمده بودند و دو نفر از آنها قبل از آنکه برای ارزیابی به مادرید پرواز کنند، در بیست و پنج نمایش فشن شرکت کرده بودند. او گفت هدف نمایش فشن مادرید، انتقال و رساندن پیام" سلامتی و زیبایی" است. پرز پیتا افزود:« در اینجا پانصد نفر این مدل ها را خواهند دید، اما از طریق تلویزیون حدود شش میلیون نفر آنها را می بینند، و یک دختر جوان ممکن است فکر کند که این لاغر بودن بی اندازه مشخصه و تعریفی از زیبایی است، و درنتیجه از آن تقلید کند.»
راکول برل، مدلی که در این ارزیابی پذیرفته شده بود، با ضوابطی که اعمال شده بود موافق بود. او گفت:«مدل های بینهایت لاغر برای جامعه مناسب نیستند و با واقعیت مطابت ندارند.» او همچنین اضافه کرد که مدل هایی را می شناسد که هنگامی که مشغول به کار هستند، در روز تنها یک سیب می خورند!
اینترنت
گردآوری :
پایگاه اینترنتی پرشین وی
www.persianv.com

آغاز به مردن


آغاز به مردن
ترجمه از احمد شاملو به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی
اگر سفر نكنی ، اگر كتابی نخوانی ، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی ، اگر از خودت قدردانی نكنی.
به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی زماني كه خودباوري را در خودت بكشی ، وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند. به آرامي آغاز به مردن مي‌كنی اگر برده‏ی عادات خود شوی ، اگر هميشه از يك راه تكراری بروی , اگر روزمرّگی را تغيير ندهی اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی ، اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی تو به آرامی آغاز به مردن مي‏كنی , اگر از شور و حرارت ، از احساسات سركش و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وا می‌دارند ، و ضربان قلبت را تندتر مي‌كنند، دوری كنی تو به آرامی آغاز به مردن مي‌كنی
اگر هنگامی كه با شغلت ،‌ و يا با عشقت شاد نيستی ، آن را عوض نكنی ، اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای روياها نروی ، و اگر به خودت اجازه ندهی كه حداقل يك بار در تمام زندگي‏ات ورای مصلحت‌انديشی بروی . . . امروز زندگی را آغاز كن ! امروز مخاطره كن ! امروز كاری كن !
نگذار كه به آرامی بميری !
شادی را فراموش نكن !

۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

چرا همسرم چشم چرانی می کند ؟!


با وجود اینکه ارضاء جنسی در اوج لذت جنسی صورت می پذیرد اما متاسفانه اکثر افراد در رابطه زناشویی با شریک خود نمی توانند این اوج را به حد کفایت برسانند و به بیان دیگر به طور ناقص ارضاء می شوند،..
چرا همسرم چشم چرانی می کند ؟!
هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، این نارضایتی ها متولد می گردد، چه باید کرد؟
بررسی تنوع طلبی جنسیبا وجود اینکه ارضاء جنسی در اوج لذت جنسی صورت می پذیرد اما متاسفانه اکثر افراد در رابطه زناشویی با شریک خود نمی توانند این اوج را به حد کفایت برسانند و به بیان دیگر به طور ناقص ارضاء می شوند، لازمه ی ارضاء شدن به صورت کامل آن است که دو طرف پیش از برقراری رابطه ی جسمانی، رابطه ی عاطفی را تجربه کرده باشند.
بیش از 60 درصد افراد در اکثر موارد به طور ناقص ارضاء می شوند، اما این کامیابی های ناقص در جامعه و فرهنگ جنسی جهان چه تاثیری خواهد داشت؟
مردان که نتوانند از طریق رابطه زناشویی خود به ارضاء کامل برسند، به مانند گرسنگانی هستند که همه چیز را غذا می بینند، آنان همواره در جستجوی لذت جنسی اند و هیچ گاه سیر نمی شوند، طبعا اشخاصی که در روابط زناشویی به ارضاء کامل جنسی دست می یابند به رابطه زناشویی با همسر خود قانع اند، اما اگر کسی کاملا ارضاء نشود به آمیزش با همسر خود قانع نبوده و همواره در پی کشف فردی زیباتر و جذابتر و یا روشی جدید برای ارضای جنسی خویش است، به بیان ساده تر ریشه ی اصلی تنوع طلبی جنسی، انحرافات جنسی و…، نرسیدن به ارضای کامل جنسی و گرسنه ماندن است، تنوع طلبی جنسی ذاتی و برخواسته از طبیعت انسان نیست، بلکه پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، این نارضایتی ها متولد می گردد، بنابراین میزان تنوع طلبی جنسی با میزان عشق در جامعه رابطه ی عکس دارد، در جامعه ای که عشق معنای خود را از دست بدهد، مردان و زنان در طمع کسب لذت بیشتر و ارضای تنوع طلبی خویش، به دنبال چشم چرانی و تماشای فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی , انحرافات جنسی و… خواهند رفت…
اشتباه است اگر بگوییم که فردی که تنوع طلب نیست با همسر خود ارضاء می شود و فردی که تنوع طلب هست با چند شریک جنسی، صحیح تر آن است که بگوییم، فقط کسانی به معنای واقعی و کامل ارضاء می شوند که تنوع طلب نیستند، تنوع طلبی برخواسته از ارضاء های ناقص جنسی است و شخص تنوع طلب هیچ گاه به طور کامل ارضاء نمی شود، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار در رابطه زناشویی با یکی از شرکای جنسی خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد!
اگر به همسرتان شک داشته و نگرانید از اینکه مبادا با شخص دیگری رابطه داشته باشد، به جای کنترل روابط و رفت و آمدهایش سعی کنید روابط عاطفی میان یکدیگر را قوی و قوی تر کنید، در اینصورت می توانید مطمئن باشید که او لحظه ای به شخص دیگری فکر نخواهد کرد…
http://dekore20.mihanblog.com
گردآوری :
گروه اینترنتی نیک صالحی
www.niksalehi.com تاریخ ارسالJanuary 3, 2010 03:50 PM تعداد مشاهده: 1893

9حرفی که زنان نباید به شوهرانشان بزنند!

من می دانم که شما الان در حال فکر کردن به چه چیزی هستید. اینکه زوجهای ازدواج کرده نباید هیچ رازی را داشته باشند و باید همه چیز را با شوهرشان در میان بگذارند اما به اعتقاد من این حرف تنها مزخرفی بیش نیست!
9حرفی که زنان نباید به شوهرانشان بزنند! چیزهایی وجود دارد که قطعاٌ شما نباید آن را با همسرتان در میان بگذارید.باید دهنتان را ببندید و حرف نزنید.مهم نیست که در چه شرایطی باشید و در چه وضعیتی . جمله بزرگی رو بخاطر می آورم که بحق می گفت : چیزی را که نمی داند وی را نخواهد نرنجاند!
هرگز در مورد مادر وی چیزی بر زبان نیارید .
مهم نیست که وی آدم بدی است یا آدم خوبی . این قانون طلایی را بیاد بسپارید که دهانتان را چفت کنید! این کاملا قابل پیش بینی است که شما بدلایلی از مادر شوهرتان خاطره جالبی ندارید و میبینید که همسرتان یک روز در حال حرف زدن در باره وی است.اینکه چقدر زن شریف ، با ارزش و دارای فلان خصلتهاست. روز دیگر ببینید که همسرتان مدام در حال بد و بیراه گفتن به وی می باشد و اینکه وی چقدر خود خواه و رذل است!
اینجا جایی است که ممکن است شما به اشتباه با عصبانیت وی همراهی کنید و در نتیجه پرونده خود را باطل کنید! به هوش باشید . هرچه شد فقط زبانتان را ببرید! او می تواند هرچه که می خواهد در مورد مادرش بگوید . تعریف یا بد و بیراه ! به شما مربوط نیست! سعی کنید نظراتتان را برای دوستان یا کسان دیگری که با آنها نیز ارتباط عاطفی و روانی دارید نگه دارید . اعتماد داشته باشید که کار غلطی نمی کنید!
با نزدیکترین دوست همسرتان خودمانی نشوید!
مهم نیست که وی چقدر دوست خوبی است و یا فرد قابل اعتمادی. حریم خود را حفظ کنید.گاهی بعضی از شوخی ها در حریم های خانوادگی چیز جالبی نیست اما همان شوخی در حریم دوستی کاملا هم چیز جالبی است! بگذارید همه چیز حد و مرز خود را داشته باشد.
هرگز در مورد روابط #### که در گذشته و قبل از ازدواج داشتید حرف نزنید!
خب ، من فکر می کنم که این رسم دخترها هست که بر خلاف پسرها که عادت دارند یک کار را صد جا تعریف کنند ، آنها صد کار را یک جا هم تعریف نمی کنند! اما به هر حال این را هم باید گفت.هرگز در مورد این مسائل سخنرانی نکنید.اگرچه که در حد اطلاع وی باید از گذشته شما با خبر باشد اما این ماکزیمم حد اطلاع وی باید باشد! نه بیشتر ! اگر شما مشروب خور حرفه ای بودید یا 10 تا پسر را تا لب برکه تشنه می بردید و بر میگردانید و یا هر کسی که بوده اید به یاد داشته باشید که : " اصلاٌ مهم نیست که بودید!
" من برای همسرم کاملا شرح خواهم داد که برایم اهمیتی ندارد که چه کرده و که بوده. از این لحظه که متعهد می شود به محض اینکه بفهمم وی کوچکترین قدم نامربوطی برداشته بلافاصله از وی جدا خواهم شد ، بچه ها را به وی خواهم سپرد ، و دیگر من را نخواهد دید! به تجربه بنظر هم میرسد که این کلام کاملا هم موثر بوده است! اما گذشته از شوخی شما باید از خود بپرسید که رابطه جدی و زناشویی با صداقت شما ، در این زمینه چه سودی خواهد برد؟ آیا اعترافات صادقانه شما نفعی هم خواهد داشت یا اینکه فقط فکر میکنید همسر شما از صداقت شما به نیت پاک شما پی میبرد؟ اصلا اینطور نیست! برای همین منظور بهتر است ساکت باشید!
هرگز به وی نگویید که فلان دوست شما زیر سرش بلند شده است!
این بحث زنانه را برای خودتان و دوستانتان نگه دارید. این مسئله را اصلا علنی نکنید. شما همانطور که در مرحله قبل دیدید باید عمل کنید و از هر چنین چیزی باید فرار کنید و نشان دهید که چنین کاری بسیار نا مناسب است. اینکه بخواهید ماجرایی را برای وی تعریف کنید تا به وی بفهمانید شما چقدر شخصیت سالمی دارید و وی باید قدر شما را بداند چیزیست که در مغز شما می گذرد. در مغز یک مرد تنها این نکته است که چه باعث شده که همسر این دوست من اختیارش را از دست بدهد؟ وی چه نداشته که دوست پسر جدیدش دارد؟ آیا من هم آن را دارم؟ نکند دوست همسرم بخواهد همسرم را هم متوجه فقدان آن در من کند؟. حالا بشینید 30 سال توضیح بدید! فایده نخواهد داشت. از طرف دیگر خدا بداد دعواهای شما و موشکهایی که وی بطرف شما پرتاب خواهد کرد برسد!
هرگز و هرگز به وی نگویید که وی به اندازه ای که قبلا در ### قدرت داشته نیست!
تاپانچه ای بروی شقیقه خود بگذارید و هر وقت خواستید این جمله را بگید ماشه آن را بچکانید! عزیز من ، واقعا باید بدانید که اگر حرف جالبی برای زدن ندارید بهتر است اصلا حرف نزنید! با این جمله وی را براحتی 10 سال پیرتر خواهید کرد . مسلما اگر می خواهید وی را بکشید و از وی انتقام بگیرید این راه خوبی است اما اگر صرفا از وی دلخورید ولی وی را دوست دارید زبانتان را گاز بگیرید ! این جمله بمانند این است که وی را در خواب آرام بعد از ظهری خود ، با بنزین به آتش بکشید!! وی برای همیشه از شما دلخور خواهد بود.
هرگز چیزی نگویید که احساس کند نسبت به جریانات شغلی وی ناراضی هستید!
" قانون هر غلطی میکنی بکن ! من بهت اطمینان دارم ! "
این یکی از اشکالاتیست که اکثر زنان میکنند. خارج ازغرغر های آنها در مورد کار همسرشان ، وی وقتی از سر کار به خانه بر میگردد بهش بدجور پیله می کنند! می خواهند بدانند که چه شده که همسرشان اینقدر خسته و عصبانی است! مدام سوال می کنند و توضیح می خواهند و سعی می کنند که ماجرا را منطقی ارزیابی کنند و مدام جواب به هر خط شکایت همسر می دهند.سعی می کنند به وی حالی کنند که طرف وی هستند اما وی باید آرام باشد! بسیار ساده در روزهای بعد موقع دعوا اعلام می کنند که تو انتظار داری که مردم بدانند تو چه هستی ولی تو خودت هنوز نمی دانی که چه هستی و چه می خواهی! من اما می دانم که تو فلان و فلان هستی.غر میزنی ، فکر می کنی خیلی می فهمی و و و و ....
وی از خود دفاع خواهد کرد و خواهد گقت که من فکر می کردم تو به من اطمینان داری! و شما هم می خواهید گندتان را درست کنید و می گویید البته که دارم اما فلان و فلان! بعد از کلمه اما دیگر توضیح شما معنی نخواهد داشت! شما کار را خراب کرده اید! کسی نیست که بشما حالی کند که شما قرار نیست منشی وی باشید بلکه قرار است همسر وی باشید.قرار نیست چون زندگی کاری وی بشما هم ربط دارد در آن دخالت کنید و مسولیتی که با وی است را بررسی کنید!
هرگز به وی نگویید از وی طلاق خواهید گرفت مگر اینکه فلان کار را انجام دهد!
مثل احمقها مدام همسر خود را تهدید به طلاق نکنید . به وی به اشتباه نخورانید که یک پای شما همیشه بیرون در است! ساک شما همیشه بسته است! خانه مادر شما همیشه هست! و بدتر اینکه بدانید دارید بلوف میزنید و یک لحظه بدون وی زنده نمی مانید! دفعه بعد که خواستید فریاد بزنید از جلوی چشم من دور شو ! دیگه نمی خواهم ببینمت!
یک لحظه خود را کنترل کنید و کلمه را در دهانتان بخشکانید. اگر این کار را نکردید البته ممکن است جواب بشنوید که وی جایی نمی رود و این دیوونه بازی هاچیست ، اما این دست رو تو دادن خاصیت همیشگی مردان نیست. بی جهت زندگی را با دری وری مشوش نکنید.مردی که بداند همیشه احتمالی وجود دارد که به خانه بیاید و شما در آن نباشید هرگز بشما واقعا لطف نمی کند!
هرگز نگویید که شما بیشتر از وی حقوق میگیرید !
چه می خواهید بکنید؟ چطور است اصلا دریل را برداریم و مغزش را سوراخ کنیم؟ ها ؟!
یادتان باشد 3 اصل مهم در مورد پول و مسائل مالی اینهاست :
پول شما و پول وی ندارد - اما پول شما و وی از هم جدا باشد!
پول " من " در کلمات بکار نبرید
نگویید "اگه پول کم داری من دارم! " " می خواهد ماشین بخرد یا فرضا خونه . بعد راه می افتید دور میزنید دور ماشین حسابش و فضولی میکنید و آخرش می گویید این مقدار بهش می دید! این غلطه! برید و وقتی میبینین که داره موهاش رو می کشه و فکر میکنه با فنجان چای خودتان ریلکس بشنین کنارش و بگید که " منم یه مقدار پس انداز دارم - نمی دونم چقدر دقیقا - ولی شماره کارتم رو بهت میدم ببین میتونه اینم کمکی کنه ؟ " اما کاری نکنین برعکس این هم! یعنی اینقدر بی خیال نشون بدید که نتیجه بدتر داشته باشه! سعی کنید لحظه را دریابید !
به عشقهای جوانی خود اعتراف نکنید!forum.patoghu.com
گردآوری :
گروه اینترنتی نیک صالحی
www.niksalehi.com

چه کارهایی شوهرتان را فراری می کند؟

آیا تا به حال شده در حالی که گمان می‌کردید لحظات فوق‌العاده خوبی در کنار همسرتان دارید، ناگهان او عصبانی شده و شروع به ایراد گرفتن از شما کند؟ متاسفانه اغلب خانم‌ها عاداتی دارند که مردها را ناراحت می‌کند..
از این 8 کار بپرهیز، خانم عزیز!آیا تا به حال شده در حالی که گمان می‌کردید لحظات فوق‌العاده خوبی در کنار همسرتان دارید، ناگهان او عصبانی شده و شروع به ایراد گرفتن از شما کند؟ متاسفانه اغلب خانم‌ها عاداتی دارند که مردها را ناراحت می‌کند..
1- جاروبرقی کشیدن در وقتی که وقتش نیست!ساعت 8 شب است، همسرتان از محل کار به خانه برگشته و روی کاناپه در حال استراحت و تماشای تلویزیون است. شما که تا به حال مشغول امور دیگر منزل و رسیدگی به کودکان بوده‌اید حال این فرصت را پیدا کرده‌اید که خانه را کمی جارو بکشید، پس با کمال احترام از همسر خود می‌خواهید دقیقه‌ای کودکان را زیر نظر بگیرد و پاهایش را بلند کند تا خانه را جارو بکشید اما متوجه عصبانیت همسرتان می‌شوید.بهترین راه این است که به او حق داده و جارو کشیدن را به فردا موکول کنید.
2 -غرغر کردن موقعی که او دارد فوتبال می‌بیندامروز بعد از ظهر از تلویزیون مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه همسرتان پخش می‌شود. اما شما از فوتبال یا تیم مورد علاقه او متنفرید، بنابراین مدام در حالی که او در حال تماشای تلویزیون است در خانه راه می‌روید، غرغر می‌کنید و از تیم او یا حتی تماشای فوتبالش ایراد می‌گیرید. او که از کار شما کلافه شده ممکن است کاملا محترمانه از شما بخواهد ساکت باشید. نباید از عکس‌العمل همسرتان ناراحت شوید. فراموش نکنید در یک خانواده هر کسی حق دارد به علایق خود مشغول شود، اگر شما فوتبال دوست ندارید بهتر است آن ساعت برای گردش با دوستان‌تان قرار بگذارید یا به خرید بروید.
3 - بگو منو دوست داری بگوبه رستوران رفته‌اید و ساعات بسیار خوبی را با هم گذرانده‌اید. حال به خانه برمی‌گردید و در کنار همسرتان که مشغول تماشای تلویزیون است می‌نشینید و شروع می‌کنید به پرسیدن سوالات رمانتیک نظیر «چه‌قدر من رو دوست داری؟» ممکن است ابتدا همسرتان با گفتن یک یا دو جمله احساسش را به شما بیان می‌کند اما اگر سوالات ادامه یابد، ساکت شود و شما گمان کنید به شما بی‌علاقه است یا حوصله‌تان را ندارد. پرسیدن سوالات عاشقانه خوب است اما هر چیز زمانی دارد.
4 - کی بود؟ چی بود؟ کجا بودی؟«کی بود زنگ زد؟» «چی می‌خواست؟» «خوب تو بهش چه گفتی؟»گاهی اوقات زنان بدون آنکه منظور خاصی داشته باشند، همسرانشان را بیش از حد سوال پیچ می‌کنند. در اینجاست که صبر همسران ممکن است تمام شود. فراموش نکنید بهترین کار این است که هرگز خیلی در کارهای همسرتان دخالت نکنید. اجازه دهید هر فردی زندگی شخصی خود را داشته باشد. وقتی اجازه می‌دهید همسرتان در زندگی شخصی‌اش رازهایی را برای خود نگه دارد، زندگی مشترک شما باثبات‌تر خواهد بود.
5 - ادب کردن شوهرگاهی زنان با همسران خود مثل کودکان برخورد می‌کنند. مثلا مدام به او یادآوری می‌کنند که به دندانپزشک مراجعه کند. فراموش نکند نان بخرد. روغن ماشین‌ را چک کند و... این حرف‌ها تنها می‌تواند سبب عصبانی شدن همسرتان شود. او ازدواج نکرده تا کسی همانند مادرش مدام او را نصیحت کند. اگر کاری را فراموش می‌کند تنها یک بار به او گوشزد کنید و قبل از آنکه نظرتان را در مورد کاری بدهید، منتظر شوید تا خود او درباره آن صحبت کند یا نظرتان را بخواهد.
6- افتادن از آن طرف باممدام به همسرتان زنگ می‌زنید، می‌خواهید تنها با او بیرون بروید و دوری‌اش را نمی‌توانید تحمل کنید؟ مردان شاید در ماه‌های اول ازدواج این روند را تحمل کند اما بعد از این عادت شما عصبانی خواهند شد. اجازه بدهید ساعاتی از روز را به حال خودش باشد و همراه با همکارانش ساعاتی را خوش بگذراند.
7- الان میام!ساعت 8 به تولد یکی از دوستان همسرتان دعوت شده‌اید و با آنکه همسرتان نیم ساعت است آماده روی کاناپه نشسته. شما هنوز به دنبال این هستید که چه روسری با پیراهن‌تان جور است و او مدام تکرار می‌کند که زود باش، همین لباس خوب است و... تا آنکه در نهایت از دست شما عصبانی می‌شود. بهترین کار این است که شما یک یا دو ساعت پیش از ساعت مقرر انجام کارهای خود را آغاز کنید تا وقتی او آماده می‌شود شما دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشید.
8 -انتقاد از مادرشوهر«مادرت را خیلی دوست دارم ولی بهتر بود قبل از آنکه بیان حداقل اول زنگ می‌زدند.» شاید حق با شما باشد ولی حتی یک انتقاد محترمانه از مادر همسرتان ممکن است او را ناراحت کند. اگر می‌خواهید در دید همسرتان و خانواده‌اش بهترین باشید هرگز از مادر همسرتان ایراد نگیرد.
kamyabtareen.com
گردآوری :
گروه اینترنتی نیک صالحی

زیباترین قلب

روزي مرد جواني وسط شهري ايستاده بود و ادعا مي كرد كه زيباترين قلب را در تمام آن منطقه دارد. جمعيت زيادي جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود و هيچ خدشه اي بر آن وارد نشده بود. پس همه تصديق كردند كه قلب او به راستي زيباترين قلبي است كه تاكنون ديده اند
مرد جوان، در كمال افتخار، با صدايي بلندتر به تعريف از قلب خود پرداخت. ناگهان پيرمردي جلو جمعيت آمد و گفت:اما قلب تو به زيبايي قلب من نيست؟مرد جوان و بقيه جمعيت به قلب پيرمرد نگاه كردند. قلب او با قدرت تمام مي تپيد، اما پر از زخم بود. قسمتهايي از قلب او برداشته شده و تكه هايي جايگزين آنها شده بود؛ اما آنها به درستي جاهاي خالي را پر نكرده بودند و گوشه هايي دندانه دندانه در قلب او ديده مي شد.در بعضي نقاط شيارهاي عميقي وجودداشت كه هيچ تكه اي آنها را پر نكرده بود. مردم با نگاهي خيره به او مي نگريستند و با خود فكر مي كردند كه اين پيرمرد چطور ادعا مي كند كه قلب زيباتري دارد.مرد جوان به قلب پيرمرد اشاره كرد و خنديد و گفت:تو حتماً شوخي مي كني....قلبت را با قلب من مقايسه كن. قلب تو، تنها مشتي زخم و خراش و بريدگي است.؟پيرمرد گفت:درست است، قلب تو سالم به نظر مي رسد، اما من هرگز قلبم را با قلب تو عوض نمي كنم. مي داني، هر زخمي نشانگر انساني است كه من عشقم را به او داده ام؛ من بخشي از قلبم را جدا كرده ام و به او بخشيده ام. rahatbash.parsiblog.com
تهیه و تنظیم :
سامانه اینترنتی سایت روز
http://www.niksalehi.com/

مردان در نگاه اول


مردان در نگاه اول
این مردان در نگاه اول معقول به نظر بیایند، و حتی با شما زندگی کنند و دوستتان هم بدارند (البته به طریق خودشان)، اما مطمئن باشید که هیچوقت با شما ازدواج نخواهند کرد. اگر به دنبال رابطه ای طولانی مدت و بادوام هستید و با یکی از انواع مردهای زیر رابطه دارید، سریعاً رابطه تان را قطع کنید. مردان در نگاه اول
مردانی که به شما پاسخ نمی دهند!
اگر با مردی قرار می گذارید و او به طریق معمول به سؤالات و صحبت های شما پاسخ نمی دهد، دیگر به او فکر نکنید. این آدم ممکن است عصبی باشد یا اصلاً از شما خوشش نیامده باشد. البته علت حرف نزدن یا جواب ندادن های او اهمیت چندانی هم ندارد.
اگر بعد از مدتی معقول با شما تماس نگرفت، اصلاً منتظر او نمانید. اگر از احساس چیزی نمی داند و به رابطه جنسی پيش از ازدواج اسرار دارد، لزومی ندارد که باز هم با او بمانید. اگر با شما گفتگوهای عاشقانه نمی کند، به این خاطر است که احتمالاً شما را نمی خواهد، و مهم هم نیست که چرا!
مردانی که می خواهند سوپراستار شوند!
مردانی که می خواهند سوپراستار شوند (حال در عرصه های مختلف) اصلاً موارد خوبی برای ازدواج به حساب نمی آیند. رویای ستاره شدن، هر علاقه ی دیگری را در زندگی عادی و زندگی زناشویی آنها از بین می برد.
بدتر از همه اینکه، عاقبت زنی که چنین مردی را در راه رسیدن به رویایش یاری کند، بسیار دردناک است: پاداش ستاره شدن، رسیدن به انواع و اقسام زن ها و دخترهای زیبا و جذاب است.
همیشه همینطور بوده است. مردها در هر عرصه ای که معروف شوند، چه سینما، چه سیاست، تجارت یا هر رشته دیگری، زنان بخشی از پاداش و درآمد آنها هستند. زنان زیادی دور این آدم ها موفق چرخ می زنند و آماده ی انجام هر خدمتی برای آنها هستند!!
اما اکثر خانم ها این واقعیت تلخ را فراموش می کنند. من همیشه از تعداد زیاد تلفن های خانم هایی که فکر می کنند مرد زندگیشان فلان هنرپیشه یا خواننده مشهور است، در عجب، آنهم نه به عنوان قهرمان رویاهای زندگیشان، بلکه به عنوان شوهر!!
مردان متاهل
این دسته از مردان که وضعیتشان معمولاً مشخص تر از سایرین است، اما با این وجود باز هم زنان زیادی برای مشاوره به من مراجعه می کنند و می گویند که عاشق یک مرد متاهل شده اند و از این قبیل مشکلات! این مسئله ممکن است برای هر کسی در زندگی اتفاق بیفتد. من خودم به شخصه فکر میکنم اگر از این دسته از مردان دوری می کردم، زودتر از اینها ازدواج می کردم. اما منم مثل بقیه زن ها، باید این تجربه ها را به دست می آوردم.
من به طور جدی با دو مرد متاهل رابطه داشتم، که یکی از آنها وقتی من با او آشنا شدم از همسرش جدا شده بود. بعد از یک سال که من با او رابطه داشتم، خانمش (که طی آن مدت قسم می خورد با او رابطه ی جنسی ندارد) از او حامله شد. آن یکی هم تا بعد از هفته ها آشنایی هنوز به من نگفته بود که متاهل است. من هم که خیلی عاشق او بودم، کار احمقانه ام را ادامه دادم و نمی توانستم از او جدا شوم و باز هم می دیدمش. هر دو این آدم ها به من هدیه می دادند، با من شام بیرون می رفتند و ...اما هیچکدام رفتار یک همسر را با من نداشتند.
مردان متاهل معمولاً ترفندهای زیادی برای به دام انداختن شما دارند. در شروع آشنایی ممکن است به شما بگویند که "فقط کمی متاهل هستند!!" اگر شما برخورد مثبت از خود نشان ندادید، سعی می کنند شما را با هزار و یک دلیل قانع کنند و معمولاً میگویند که با همسرشان تفاهم ندارند و یا همسرشان آنها را درک نمی کند، یا سالهاست که با او سکس نداشته اند و فقط منتظر این هستند که بچه هایشان ازدواج کنند تا از هم طلاق بگیرند.
شما نباید هیچیک از این حرف ها را باور کنید. حتی ممکن است بعضی از آنها به دروغ به شما بگویند که مجردند. شما از کجا ممکن است پی به دروغ آنها ببرید؟ البته راه ها و نشانه های زیادی وجود دارد. چنین مردی هیچوقت شماره تلفن خانه اش را به شما نخواهد داد. روزهای تعطیل و آخر هفته ها هیچوقت با شما نخواهد بود. با دلایل و بهانه های مسخره قرار ملاقات ها را بر هم می زند. معمولاً کم پیش می آید که شب را کنار شما سپری کند. و ....
مردی که به تازگی از زن قبلی جدا شده است!
این مرد هم ممکن است متاهل باشد، چون هنوز عمیقاً به همسر یا دوست دختر قبلیش وابسته است. این مرد که به تازگی از همسر یا دوست دخترش جدا شده است، اصلاً موقعیت یا روحیه ی مناسبی ندارد که شما لایق آن باشید.
قلب این مرد شکسته است. هنوز هم به برگرداندن و زندگی با زن قبلی فکر می کند. از فکر اینکه ممکن است ان زن با مرد دیگری رابطه داشته باشد دیوانه می شود. دلش به حال به حال بچه هایش می سوزد، برای خانه ای که از دست داده متاسف است و نگران این است که چطور میتواند همه ی این چیزها را دوباره بسازد. او اصلاً برای دوباره عاشق شدن آمادگی ندارد. مدت زمان زیادی باید بگذرد تا او این آمادگی را به دست آورد.
او ممکن است هرقت که شما بخواهید با شما قرار بگذارد، اما مطمئناً هیچوقت از ساعاتی که کنار او می گذرانید لذت نخواهید برد. مهم نیست کجا بروید یا چه به یکدیگر بگویید، همه ی کارهایی او نشانی از زندگی گذشته اش خواهد داشت.
چنین مردهایی همیشه به دنبال زنانی هستند که بتوانند موقتاً خلاء زندگی آنها را پر کنند. این زن ها فکر می کنند که با نزدیک شدن به آن مرد و برقراری رابطه صمیمانه قادر خواهند بود در آخر کار آن مرد را از آنِ خود کنند، اما معمولاً چنین نیست.
این مردها بعد از گذشت چند مدت بهبود می یابند، و اولین کارشان هم پس از بهبودی رفتن به سراغ زن های جدید خواهد بود، زنانی جالب و جذاب که فکر زن قبلی را به کلی از ذهنشان محو کند. اگر احساس می کنید که به مردی که تازه از همسر یا دوست دخترش جدا شده علاقه مند شده اید، اجازه بدهید او این دوره نقاهت را با زنان دیگری بگذراند و شاما از دور اوضاع را بررسی کنید تا شاید بعد از بهبودی توانستید او را مال خود کنید.
مردان پس از اتمام بحران طلاق و جدایی
این همان مردی است که دوره نقاهت جدایی از همسر را پشت سر گذاشته است. حال که زخم هایش بهبود یافته اند، می خواهد جبران زمانی که از دست داده را بکند. یک ماشین اسپرت می خرد، اگر موی سفیدی در سرش ببیند رنگ می کند و کمی هم به سرو وضع لباسهایش می رسد. یعنی خود را برای آشنایی های جدید و یک زندگی جدید کاملاً آماده می کند.
یک مشخصه مهم این آدم ها این است که فقط با زنانی قرار ملاقات می گذارد که حداقل 20 سال از خودش جوانتر باشند. اگر مرد میانسالی که فکر می کنید به او علاقه دارید را با دختر جوانی دیدید باید بدانید که: (1) آن خانم دخترش نیست!، (2) هر دفعه که او را می بینید می بینید احتمالاً با دخترهای جوان مختلف خواهد بود. (3) دوستانش هم نگرانش هستند که چطور از خودش یک احمق می سازد. (4) او اصلاً توجهی به حرف های بقیه ندارد.
اگر هنوز هم به چنین مردی علاقه مند هستید باید بدانید که بعضی از این موارد پس از بحران، حداقل بیست سال به طول می انجامد.
مردان تنبل و بیکاره
چنین مردی هیچ وقت قبض هایش را پرداخت نمی کند، نمی توان به او تکیه کرد و وقتی هم صحبت به ازدواج میکشد، همیشه شما را ناامید می کند. زندگی این مرد آنقدر با بدبختی همراه است که نمی تواند آن را با کس دیگری هم شریک شود.
اکثر اوقات خانم ها فکر می کنند که می توانند این مردها را اصلاح کنند و از آنها شوهرهایی ایدآل و کامل بسازند. اما اصلاً اینطور نیست. این مردها معمولاً به مواد مخدر، الکل، قمار رو می آورند و اگر هم وارد این مسائل نشوند، آنقدر وعده و قول الکی به شما خواهند داد که خسته تان خواهند کرد. یکی از این وعده ها هم وعده ازدواج با شما خواهد بود!
مردان همیشه مجرد
این مردها در نگاه اول بسیار معقول و مناسب می رسند. اوضاع زندگیشان معمولاً بینقص و عالی است و همه چیز سر جای خودش است. خانه ی عالی، اتومبیل عالی، خدمتکار و...فقط شما را کم دارد که بانوی آن خانه شوید. این همه ی رویایی است که در سر دارید.
اما فراموشش کنید. ممکن است خانه و دارایی های او به نظر عالی بیاید، اما خودِ او چنین نیست. قرار گذاشتن با او ممکن است جالب و مفرح به نظر آید، اما برای ازدواج فقط یک سراب است. چنین مردهایی به هیچ عنوان حاضر نیستتند که استقلال خود را که به این سختی حفظ کرده اند را به این آسانی از چنگ بدهند. دوست ندارند که کسی روال عادی زندگی آنها را مختل کند، از بچه خوششان نمی آید، هیچوقت وعده ی ازدواج بخه کسی نمی دهد، بالای چهل سال دارد و هیچوقت با هیچ زنی زندگی نکرده است. هیچ چیز نمی تواند این رویه ی سفت و سخت را برهم بزند. پس وقتتان را تلف نکنید، تغییر دادن این مرد بهاین آسانی ها نیست و تقریباً غیرممکن است. نباید منتظر معجزه بنشینید.
با این وقت تلف کننده ها چه کنیم؟
دوست دارید بدانید که اگر یکی از این مردان که بودن با آنها فقط وقت تلف کردن است چه باید بکنید؟
هر نوع خیال و رویا که برای تغییر دادن او در سر دارید را دور بریزید. اگر به نظرتان مرد جذابی است، با وجود همه ی ویژگی های نامناسبی که در بالا ذکر شد، سعی کنید رابطه تان با او را فقط در حد یک آشنایی نگاه دارید و فقط بگذارید در مهمانی ها همراهیتان کند. او را کاملاً آزاد بگذارید. بااینکه خودش از همه لحاظ فرد نامناسبی برای شما به حساب می آید، اما ممکن است کسی را بشناسد که دقیقاً مناسب شما باشد. از او بخواهید که شما را به دوستانش معرفی کند. مطمئناً خودش هم از اینکه از این فشار خلاص شده است احساس خوشحالی خواهد کرد.
البته با گذراندن وقتتان با این وقت تلف کننده ها، حداقل از خطر ازدواج های توام با شکست محفوظ خواهید ماند. همیشه یادتان باشد، این مردها هیچکدام هیچوقت با شما ازدواج نخواهند کرد. بعضی از آنها ممکن است آنقدر پست باشند که نشان دهند که دوستتان دارند و عاشقتان هستند و شما را وارد گرداب بدبختی کنند. مردمان
تهیه و تنظیم : سامانه اینترنتی سایت روز
www.siterooz.com

آسایش دو گیتی



آسايش دو گيتی
دستور العمل هاي شيرازي برای زندگی بهتر

سعي كنيد روزها استراحت كنيد تا شبها راحت بخوابيد!
در نزديكي تخت خوابتان صندلي بگذاريد تا اگر از خواب بيدار شديد روي آن نشته و استراحت كنيد!
ايستادن به رفتن، نشستن به ايستادن و خوابيدن به نشستن اولويت دارد!
جايي كه مي‌توانيد بنشينيد چرا مي‌ايستيد؟
كار امروز را به فردا موكول كنيد و كار فردا را به پس فردا!
اگر حس كار كردن به شما دست داد كمي صبر كنيد تا اين حس از شما بگذرد!
از همه ديرتر سر سفره رفته و زودتر بلند شويد تا زحمت چيدن و جمع كردن سفره به شما تحميل نشود!
براي كار هميشه فرصت هست پس از استراحت غافل نشويد!
در ميهماني‌ها حتماً با خود بالش ببريد شايد فرصتي براي استراحت بدست آورديد!
به خواب نگوييد كار دارم به كار بگوييد خواب دارم!

هم سفر


متن زير منتخبي است از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
نوشته زنده ياد نادرابراهيمي
توصيه مي کنم که حتما تا انتها بخونين



هم سفر

در اين راه طولاني - که ما بي خبريم

و چون باد مي گذرد

بگذار خرده اختلاف هايمان با هم باقي بماند

خواهش مي کنم ! مخواه که يکي شويم ، مطلقا يکي

مخواه که هر چه تو دوست داري ، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم

و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نيز باشد

مخواه که هر دو يک آواز را بپسنديم

يک ساز را، يک کتاب را، يک طعم را، يک رنگ را

و يک شيوه نگاه کردن را

مخواه که انتخابمان يکي باشد، سليقه مان يکي و روياهامان يکي

هم سفر بودن و هم هدف بودن ، ابدا به معني شبيه بودن و شبيه شدن نيست

و شبيه شدن دال بر کمال نيست بل دليل توقف است

عزيز من

دو نفر که عاشق اند و عشق آنها را به وحدتي عاطفي رسانده است؛
واجب نيست که هر دو صداي کبک، درخت نارون ، حجاب برفي قله ي علم کوه ، رنگ سرخ و بشقاب سفالي را دوست داشته باشند

اگر چنين حالتي پيش بيايد، بايد گفت که يا عاشق زائد است يا معشوق
يکي کافيست

عشق، از خودخواهي ها و خود پرستي ها گذشتن است اما، اين سخن به معناي تبديل شدن به ديگري نيست

من از عشق زميني حرف مي زنم که ارزش آن در "حضور" است
نه در محو و نابود شدن يکي در ديگري

عزيز من
اگر زاويه ديدمان نسبت به چيزي يکي نيست ، بگذار يکي نباشد

بگذار درعين وحدت مستقل باشيم

بخواه که در عين يکي بودن ، يکي نباشيم

بخواه که همديگر را کامل کنيم نه ناپديد

بگذار صبورانه و مهرمندانه درباب هر چيز که مورد اختلاف ماست بحث کنيم

اما نخواهيم که بحث ، ما را به نقطه ي مطلقا واحدي برساند

بحث، بايد ما را به ادراک متقابل برساند نه فناي متقابل

اينجا سخن از رابطه ي عارف با خداي عارف در ميان نيست

سخن از ذره ذره ي وافعيت ها و حقيقت هاي عيني و جاري زندگيست

بيا بحث کنيم

بيا معلوماتمان را تاخت بزنيم

بيا کلنجار برويم

اما سرانجام نخواهيم که غلبه کنيم

بيا حتي اختلافهاي اساسي و اصولي زندگي مان را ،در بسياري زمينه ها، تا آنجا که حس مي کنيم دوگانگي، شور و حال و زندگي مي بخشد
نه پژمردگي و افسردگي و مرگ ،.......... حفظ کنيم

من و تو حق داريم در برابر هم قد علم کنيم

و حق داريم بسياري ازنظرات وعقايد هم را نپذيريم بي آنکه قصد تحقيرهم را داشته باشيم

عزيز من ! بيا متفاوت باشيم

قصه امروز

من امروز ساعت 12 از خواب بیدار شدم ، کلافه و خسته بودم فکر کنم سرما خوردم.
اول زنگ زدم به کارگرم که نیاد واسه تمیز کردن . پسرک که سرفه میکنه و اونم بد حاله.
با هزار مکافات 1 تخم مرغ آبپز بش دادم خورد بدش کارهای همه روزه و تکراری و خسته کننده نق نق هیراد که بیا بازی کنیم،
منم بی حوصله که باید غذا درست می کردم و خونه ای که مثل میدون جنگ بود مرتب خلاصه.....
پسرک ناهار نخوردو اعصابمو حسابی به هم ریخت .بدشم که رفت بیرون هوا خوری و توی ما شین خوابش برد.

۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه

شروع دوباره






سلام من تصمیم گرفتم بعد 2 سال که از
نوشتن اولین وبلاگم می گذره دوباره شروع به نوشتن کنم.


و جالب اینکه اینبارم مطمئن نیستم که ادامه بدم
ولی وبلاگ خانم شین که تقریبآ هر روز میخونمش منو مصمم کرد که دوباره شروع


کنم.

پسر کوچولوی 4 سالم دوست داره مثل من تایپ کنه و
نمیذاره .

امروزکارتون سندبادو دیده و دوست داره مثل اون
اسبه
که از سنگه قوی


بشه اون میگه
که چرا
جادوگر پدر و مادر سندبادو مسجمه* کرد؟


نمیدونم امیدوارم که ادامه بدم.بای